۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

‏بچه اي که حيف بود اگر نبود

‏وقتي‌ 12 سال پيش عاقله زن هنرمندي که منيرو رواني‌ پور باشد ‏با جوانک خوش بر و رويي‌ که بابک تختي‌ باشد ازدواج کرد همه همه جا نشستند به لب گزيدن که اي خانم از شما بعيد بود ...
‏آنهايي‌ هم که تا حدي حق زنده بودن و عاشق شدن براي جنس مونث قائل بودند گفتند اي نوش جانت خانم جان، چند صباحي‌ هم کام ‏بگيري از اين زندگي‌ غنيمتي‌ است... ولي‌ باز ته دلشان میگفتند حيف که اين چيز ها اخر و عاقبتش به خوشمزگي‌ اولش نيست...
‏ حالا جدا ازينکه اين دو تا 12 سال است به خوبي‌ و خوشي‌ دارند با هم زندگي‌ ميکنند، امروز اين وبلاگ را ديدم که مال شيرين پسرشان است...
‏دلم رفت... جدا حيف نبود اين موجود ملوسک نبود ؟ کيف کردم نوشته هايش را خواندم از بس خوب و خوش مزه بود... من که از حالا جزو خوانندگان پر و پا قرصش هستم... جدا اينهمه صفا و سلامت بچگي‌ غنيمت است تو اين دوره ‏و زمانهٔ ادم هاي عجيب و غريب...





۲ نظر:

Mehrnoosh گفت...

chera commente mano tayid nemikoni? chon penglish bood labod;););) :D:D

ناشناس گفت...

درسته. فكرشو بكن كه بهمين دليل چقدر حيفه كه خيلي از بچههاي خوب وجود ندارند .