۱۳۸۷ اردیبهشت ۲, دوشنبه

‏از اينور و اونور

‏برنامه مدل کردن جريان هاي مغناطيسي‌ بدون هيچ دليل قانع کننده اي جواب نميده ! به همين سادگي‌ ! هيچ کار ديگه اي هم به فکرم نميرسه !

‏ 1 ماه مي‌گذره از روزي که من خوش حال و سرمست از حس خود - در انجام هر کار توانا - بيني‌ رفتم تو اتاق خوان که نتايج اوليه برنامه هام ‏رو که رو يه فيلتر اولترا وايد بند امتحان کرده بودم بهش نشون بدم... پارامتر هاي S ام به نظر خودم که عالي‌ بود و فقط کمي‌ ( حدود 2 ‏گيگا هرتز فقط !! ) شيفت داشت ! ولي‌ البته شکل کلي‌ منحني‌ ها درست بود... من هم به اين نتيجه رسيده بودم که اشکال از من نيست و از ‏انسافت ديزاينر مسلما ! خوان ولي‌ تا نتايج رو ديد گفت همممم. .. من کمي‌ بدبينم ! اين رو روي چند تا ساختار ديگه امتحان کن، چرا اينقدر ‏شيفت داره ... خوب ديگه همين !
‏تا امروز من هر قسمتي‌ رو که تغيير دادم جواب هام بدتر و بدتر شده ! چيز هايي‌ رو هم که تغيير دادم مطمئن ام که غلط بودن ! يعني‌ نميتونم ‏دوباره مثل اول بکنمشون ! الان نه تنها شيفت دارم بلکه ديگه شکل کلي‌ منحني‌ ها هم درست نيست، حتا گاهي‌ S12 بيشتر از صفر مي‌شه !!! هيچ ‏کاري هم به فکرم نميرسه... حتا نميدونم اشکال از کجاست، آيا فرمولاسيون کلي‌ مساله اشکال داشته يا ايمپليمنت کردن کد ؟ همه چيز رو هم ‏دبل چک کردم... الان چي‌ کار کنم ؟

‏اينجا تو لوزان اين چند روز کارناوالي‌ هست و جشني‌ به نام جشن آفتاب، البته افتابي‌ در کار نيست و بارون قطع نمي‌شه ... مردم لباساي بامزه ‏پوشيدن و طبل ميزنن و اواز مي‌خونن و انقدر خوش حال ان ... ادم هاي گنده همه جاشون رو رنگ کردن و خودشون رو شکل شيطون يا دلقک ‏درست کردن و با جديت کامل کاراي مسخره مي‌کنن ... و خوش حال ان... بيرون غذا ميخورن با هم حرف ميزنن... و خوش حال ان...
‏يه شب که داشتم بر ميگشتم خونه و از بين اين جمعيت رد ميشدم دو تا پسر بچه جلوم رو گرفتن با دو تا تفنگ به طرفم و گفتن پول يا هر ‏چيز‏ديگه که داري رد کن بياد !
-‏من تسليم ام
-‏پول
-‏( به فرانسه ) من هيچي‌ ندارم و فرانسه هم بلد نيستم
-‏چي‌ بلدي ?
-‏انگليسي‌
-‏( با ذوق و در حاليکه بپر بپر ميکردن به انگليسي‌ غلط ) اسمت چيه
‏( به فرانسه ) دختري که پسر بچه هاي کوچيک رو ميدزديد!وزنداني‌ ميکرد !
‏( با جيغ و خنده به فرانسه ) يوهو، بيا بيا ببينيم بيا بيا ...
‏ ومن رد ميشم در حاليکه بچه ها پشت سرم تير اندازي مي‌کنن و داد ميزنن ايست ايست دختري که پسر بچه ها رو زنداني‌ ميکني‌...


۳ نظر:

Amir گفت...

برای "دختری که پسرها رو میدزدید و زندانی میکرد" بودن زیادی خوبی مادر من... (سمی کولون پرانتز)!!

Mehrnoosh گفت...

چه مراسمات بامزه ای توی مغرب زمین در فصل گرما یافت می شود. من هلاک همین چیزهام.

behzad گفت...

pas chera kasi nemiad mano zendani kone ??? :P shayad man pesar bache nistam ha ??? :D hmmmm shayadam khoda re che didi :P