۱۳۸۶ اسفند ۱۶, پنجشنبه

‏وقاحت يا حماقت ؟

‏بعضي‌ چيز ها براي من خيلي‌ بديهي‌ و واضح به نظر ميرسند ، مثل اصول اوليه جبر يا هندسه ‏که احتياج به اثبات ندارند ، بعضي‌ از اصول روابط انساني‌ هم همينقدر ساده و روشن اند، ‏مثلا من به عنوان يک آدم که به مکتب A معتقدم نميتونم به يه آدم ديگه که ‏به مکتب B معتقده بگم : هي‌ ببين، من طبق باور ها و اعتقاداتم فکر مي‌کنم که بايد جايي‌ ‏که زورم ميرسه تو رو بکشم حتا اگه هيچ کاري هم به کار من نداري، صرفا چون حال ‏نميکنم که تو به چيزي که من معتقدم معتقد نيستي‌ ولي‌ تو جايي‌ که من دستم بهت نميرسه ‏حق نداري به اعتقادات من حتا توهين کلامي‌ بکني‌، يا مثلا ورداري يه فيلم بسازي بگي‌ من ‏ آدم خشني‌ ام که عقايد ديگه رو تحمل نميکنم !
‏در همين راستا من واقعا اين دو تا خبر رو درک نميکنم :
‏- طبق لايحه جديد پيشنهادي به مجلس ايران براي تغيير قوانين کيفري ، مجازات اعدام ‏براي کساني‌ که رسما از دين رسمي‌ کشور خارج شوند از این به بعد به طور قانوني‌ اعمال خواهد شد
‏- منوچهر متکي‌ در نشست شوراي حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، قصد يک سياستمدار ‏هلندي براي انتشار فيلمي‌ که اسلام را به عنوان ديني‌ فاشيستي‌ مورد حمله قرار ميدهد محکوم ‏کرد و گفت توهين به احساسات مذهبي‌ بايد از موارد نقض حقوق بشر محسوب شود
‏ ‏به قول دوستم :!! I’m speechless گاهي‌ نميفهمم اين حد آخر حماقته يا وقاحت...

هیچ نظری موجود نیست: